Heart
Heart
**
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید

____________________
دسته بندی

عکس

عکس عاشقانه

فیلم

دموی بازیها

مقالات

چگونه جلوی هک شدن وبلاگ خودرا بگیریم؟

تاریخی

پزشکی

مطلب

فال طالع بینی

ویژگی گروه خونی

مطالب

عاشقانه

مذهبی

علمی

عمومی

جوک اس ام اس

خنده دار

اخبار

ورزشی

جدید

اموزشی

مجله الکترونیکی

بازیها وکامپیوتر

کانتر

داستان

کتابها

کامپیوتر

nod32

آیا میدانید؟

روانشناسی

____________________
آرشیو

خرداد 1391

ارديبهشت 1391

____________________
مطالب اخیر

فروش آی دی گارنا و لول آپ کردن آی دی ها
فروش آی دی گارنا و لول آپ کردن آی دی ها
مطلب ارسالی ازatila
خدایا تو دانی
تاريکي شب
تاريکي شب
در افسانه ها آمده روزي
در افسانه ها آمده روزي
الو سلام منزل خداست؟
الو سلام منزل خداست؟
فصل زرد
فصل زرد
بعد از رفتنت......
شب که مي رسد
داستان
داستان
.......
پنج وارونه
پنج وارونه

____________________
نویسنده

gordan

big hitler

____________________
لینک ها

حمل ماینر از چین به ایران

حمل از چین

پاسور طلا

الوقلیون

____________________
لینک ها

انجمن تخصصی ماهواره

لیست تمام وبلاگهای لوکس بلاگ

ردیاب خودرو


____________________
امکانات

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 89
بازدید دیروز : 14
بازدید هفته : 110
بازدید ماه : 103
بازدید کل : 62157
تعداد مطالب : 151
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

پنج شنبه 4 / 3 / 1391برچسب:بازرسان قبر,

بازرسان قبر

امام صادق (عليه السّلام) فرمود: «هر که سه چيز را انکار کند، شيعه ما نيست: ? – معراج ، ? - پرسش قبر ، ? – شفاعت ». (?) از روايات استفاده مى‏شود که پرسشهاى قبر را دو فرشته به نامهاى نکير و منکر انجام مى‏دهند: پيامبر خدا(صلّي الله عليه و آله و سلّم) فرمود: «خداوند تعالى، دو فرشته به نامهاى نکير و منکر، جهت پرسش به قبر مى‏فرستد». (?) از پيامبر اکرم(صلّي الله عليه و آله و سلّم) پرسيدند: سيماى فرشتگان بازرس قبر چگونه است؟ رسول خدا(صلّي الله عليه و آله و سلّم) فرمود: «بسيار تندخو و زشتند؛ صدايشان همچو رعد غرّان و چشمانشان چون برق تابان است. موهايشان (به گونه‏اى بلند است که از پشتشان آويزان و) به روى زمين کشيده مى‏شود؛ دندانهايشان (به گونه‏اى تيز است که وقتى آنها) را در زمين فرو کنند، گودالى پديدار شود». (?) امام کاظم(عليه السّلام) فرمود: «هنگام ورود مؤمن به قبر، بازرسان قبر(با احترام) او را نشانند و سؤالاتشان را پرسند (و چون پاسخ به نيکى شنوند) قبرش را تا چشم کار مى‏کند، بگشايند و از طعامهاى بهشتى برايش (ارمغان) آورند». (?) حال اين سؤال به ذهن مى‏رسد که آيا سيماى فرشتگان بازرس قبر، نسبت به نيکان و بدان يکسان است يا تفاوت دارد؟ براى پاسخ به اين سؤال، به نکاتى چند اشاره مى‏شود: الف - بازرسان قبر با اين سيماى وحشتناک و هراسنده، فقط به سراغ بدکاران مى‏آيند و اين ديدار ناميمون سزاى کمى از گناهان بزرگ آنهاست. ب - سيماى بازرسان قبر نسبت به نيکوکاران بسيار زيبا و برخورد آنها همراه با مهربانى و محبت است. ج - در برخى اخبار و ادعيه نيز بين بازرسان قبر، تفاوت گذاشته شده است؛ نسبت به بدکاران «نکير و منکر» و نسبت به نيکوکاران «بشير و مبشر» ناميده شده‏اند. (?) «نکير و منکر» را بدين سبب نام نهاده‏اند که از منکران خدا، پيامبر، امام و... همچنين از انجام دهندگان منکرات و زشتى‏ها سؤال مى‏کنند. «بشير و مبشر» را از اين رو که بشارت دهنده و مژده آور براى اهل ايمان و نيکوکاران هستند، بدين اسم نام نهاده‏اند. شايان ذکر است که گاهى از فرشتگان بشارت نيز، تعبير به «نکير و منکر» مى‏شود. آزمونى سخت در برزخ از مسائل کلى(اعمال و عقايد) پرسيده مى‏شود و رسيدگى به مسائل ديگر، به قيامت واگذار مى‏گردد: پيامبر خدا(صلّي الله عليه و آله و سلّم) فرمود: «از خدا، پيامبر، دين و امام پرسيده مى‏شود». (?) امام سجاد(عليه السّلام) فرمود: «دريغا! اى فرزند آدم! غافلى؛ اما خدايت از تو غافل نيست. مرگ، شتابان سراغت مى‏آيد؛ تو را در مى‏يابد؛ آنگاه تک و تنها به خانه قبر خواهى رفت و فرشتگان پرسش براى آزمونى سخت، نزدت مى‏آيند و درباره پروردگار، پيامبر، دين، کتاب و امام از تو مى‏پرسند. سپس از شمار عمر و چگونگى گذراندن آن و بعد، از به‏دست آوردن مال و چگونگى صرف آن خواهند پرسيد». (?) امام صادق(عليه السّلام) فرمود: «در قبر از پنج چيز(ديگر، نيز) پرسيده مى‏شود: ?-نماز، ?-زکات، ?-حج، ?-روزه، ?-دوستى اهل بيت(ع)». (?) بنابراين، مهم‏ترين سؤالات قبر -تا آنجا که ما يافتيم- به شرح زير است: ? - معبودت که او را پرستش مى‏کردى، چه کسى بود؟ ? - پيامبرت که بود؟ ? - کتابش چه نام داشت؟ ? - امامى که فرمانش را مى‏بردى، چه کسى بود؟ ? - شمار عمرت چند است و آن را چگونه صرف کردى؟ ? - مالت را از کجا آورده و در چه راهى صرف نمودى؟ ? - آيا نمازت را بدرستى انجام دادى؟ ? - زکات و خمس مالت را پرداختى؟ ? - از عهده حج واجبت به نيکى برآمدى؟ ?? - روزه‏هاى واجبت را به جا آوردى؟ ?? - آيا نسبت به اهل‏بيت(ع) محبت داشتى؟ غير از موارد ياد شده، در روايتى آمده است: از دوستان شخص نيز سؤال مى‏کنند و چنين پرسند: با که دوست بودى؟ (?) پاسخ به سؤالات بازرسان قبر، ارتباط مستقيم با اعمال و عقايد افراد دارد. آنان که در اين جهان به نيکى از عهده اين آزمون برآيند، با موفقيت اين راه را پشت سر مى‏گذارند؛ اما کسانى که در دنيا با کوله‏بارى از گناه، راهى آن سرا شوند، در برابر آزمونى بسيار سخت قرار دارند. وقتى در آن خانه تنگ و تاريک قرار گيرند و با دو موجود وحشت آفرين وهولناک روبه‏رو شوند؛ چنان ترس و هراس بر آنان چيره گردد که تصورش را نتوان کرد. به برخى از اشخاص در هنگام پاسخ، لکنت زبان دست مى‏دهد. برخى گويند: در دنيا مى‏گفتند: خدايى هست، پيامبرى هست؛ ولى ما انکار مى‏کرديم. گروهى ممکن است از شدت ترس و لرز به آن دو اشاره کنند و گويند: خدا و پيامبر، شماييد. پس از آن، فرشتگان با گرز آتشين و عمود آهنين بر سرشان کوبند؛ طورى که از قبرهايشان آتش زبانه کشد! شايان ذکر است که ميزان پاسخگويى و مجازات، به ميزان کردار شخص بستگى دارد. بنابراين -چنانکه در گفتار بعدى نيز خواهيم گفت- مجازات همگان يکسان نيست. علم خدا و پرسش فرشتگان‏ (??) چرا در قبر پرسش مى‏شود؟ مگر خدا از کردار همه انسانها آگاه نيست؟ شکى نيست که پروردگار بى‏همتا بر تمام کردارهاى آشکار و پنهانى همگان آگاه‏ (??) و از رگ گردن به انسانها نزديک‏تر است‏ (??) و از انديشه‏هاى نفسانى نيز کاملاً آگاهى دارد. (??) چون فهم اين مطلب قدرى دقيق است، با بيان مثالى آن را توضيح مى‏دهيم: آموزگارى، پس از يک سال تدريس، همه شاگردان کلاس خود را مى‏شناسد؛ يا مى‏تواند بدون امتحان، عده‏اى را قبول و برخى ديگر را مردود کند؟ تفاوت بين امتحان گرفتن و نگرفتن را در زير نشان مى‏دهيم: ? - نفس امتحان گرفتن، سبب تلاش بيشتر مى‏شود واگر امتحان نباشد، حتى دانش آموزان زرنگ نيز تلاش و کوشش لازم را نمى‏کنند. ? - درست پاسخ دادن به سؤالات لذت‏آور است و بدون امتحان اين لذت حاصل نمى‏شود. ? - بد پاسخ دادن به سؤالات رنج‏آور است و بدون امتحان اين رنج حاصل نمى‏شود. ? - با آزمون، نمره و امتياز دقيق هر کس مشخص مى‏گردد و بدون امتحان، مشخص نمى‏شود. ? - با امتحان گرفتن، هيچکس مدعى از بين رفتن حق خود نيست؛ اما بدون امتحان، قبول شدگان، طالب حق بيشترى هستند و مردودشدگان نيز اعتراض خواهند کرد. بنابراين، نفس امتحان و پرسش قبر نيز انسانها را در دنيا به تلاش و کوشش بيشتر وادار مى‏کند؛ در حين امتحان، نيکوکاران از پاسخ دادن لذت و بدکاران رنج مى‏برند. درجه و امتياز هر کس براى خودش مشخص مى‏شود و همه شاهد عدالت الهى خواهند بود و هيچکس مدعى مرتبه برتر نخواهد شد. متوسّطان ؛ مُستضعفان از برخى روايات استفاده مى‏شود که تنها نيکان و بدان محض، مورد سؤال و پرسش قرار مى‏گيرند: امام باقر(عليه السّلام) فرمود: «در قبر پرسش نمى‏شود، مگر از کسانى که داراى ايمان يا کفر محض هستند». (??) امام صادق(عليه السّلام) فرمود: «فقط از کسانى که داراى ايمان و کفر محض هستند، سؤال مى‏شود و ديگران به حال خود رها مى‏گردند». (??) بنابراين، از غير نيکان و بدان محض -که از آنان به متوسطان و مستضعفان تعبير مى‏گردد- پرسش نمى‏شود. علامه مجلسى؛ در اين‏باره مى‏گويد: «از مستضعفان و متوسطان که بين ايمان و کفر قرار دارند، سؤال نمى‏شود.» (??) «متوسطان» کسانى هستند که توانايى اداى تکاليف خود را ندارند(مانند: ابلهان، ديوانگان و کودکان). «مستضعفان» کسانى هستند که زير سلطه فرهنگى قرار گرفته، لذا از تشخيص حق عاجزند و قادر به هجرت از ديار خود نيستند(مانند: کسانى که در محيط کفر زندگى مى‏کنند و دسترسى به جايى ندارند و نداى حياتبخش آيين اسلام نيز بديشان نرسيده است). بنابراين، آن دسته از مستضعفان که دسترسى به آيين حق يا امکان هجرت از سرزمين خود را دارند، از عذاب جهان برزخى استثنا نشده‏اند. آيه زير نيز بر اين مدعا دلالت دارد: (اِنَّ الَّذينَ تَوفّاهُم الْمَلائکهُ ظالمِي اَنْفُسِهِم قالوا فيمَ کنتمْ قالوا کُنّا مُستضْعَفين فِي الاَرضِ قالوا اَلَمْ تَکُنْ اَرضُ اللَّهِ واسِعهً فَتُهاجِروا فيها فَاولئکَ مَأَويهم جَهَنَّمُ وَسائتْ مَصيراً) (??) پس از مرگ، فرشتگان به انسانهاى بدکردار گويند: چرا در دنيا چنين مى‏کرديد؟ گويند: ما، در زمين، مستضعف و ناتوان بوديم. فرشتگان پاسخ دهند: آيا زمين خدا گسترده نبود؛ تا از آن وادى هجرت کنيد؟ پس، جايگاه اينان، جهنم است که بسيار بد جايگاهى است. دنباله آيه فوق، درباره مستضعفينى که مهاجرت و رسيدن به حق برايشان ممکن نيست، چنين مى‏گويد: (اِلّا الْمُستَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَالنِّساءِ وَالْوِلدان لايَسْتَطيعُون حِيلَهً و لايَهْتَدُونَ سَبيلاً فأولئکَ عَسَى اللَّهُ اَنْ يَعْفُوَ عَنْهُم وَکانَ اللَّهُ عَفُوّاً غَفوراً) (??) آن گروه از مردان، زنان و کودکان مستضعفى که گريز و چاره‏اى برايشان ميسر نبود و راهى به نجات خود نمى‏يافتند، اميدوار به عفو و بخشش خدا باشند که خدا آمرزنده است و گناهانشان را مى‏بخشد. معصومان؛ مُقرَّبان گروهى از نيکان نيز که داراى ايمان و تقواى والايى هستند، مورد سؤال و جواب قبر واقع نمى‏شوند. اين عده از انسانهاى برتر -که از آنها به معصومان و مقربان تعبير مى‏شود- عبارتند از: الف - پيامبران و امامان(ع). ب - دانشمندان پارسا و پيکارگران راه خدا(مجاهدان و شهيدان). بنا به دلايل زير از پيامبران و امامان معصوم(ع) پرسش و پاسخ پس از مرگ برداشته شده است: ? - آنان از برترين درجه ايمان و بالاترين مرتبه تقوا برخوردارند -تا جايى که از گناه و اشتباه به دور هستند- از اين رو، خلافى انجام نمى‏دهند تا سزاوار پرسش و عذاب باشند. ? - آنان ميزان عمل ديگران هستند و مقام و منزلتشان از بازرسان قبر برتر است؛ لذا پرسش از آنان -علاوه بر اينکه بيهوده به نظر مى‏رسد- گستاخى به مقام شامخ آن ستارگان پرفروغ انسانيت است. ? - آنان از پيش، امتحان خود را به نيکوترين وجه ممکن در دنيا پس داده‏اند -که شايستگى به دست آوردن اين منصب بزرگ را يافتند- از اين رو، امتحان دوباره درباره آنان بى‏مورد است. ? - از طرفى دور از عقل است که از پيامبران و امامان پرسيده شود که پيامبرت کيست؟ امامت کيست؟ يا از آنان که خود سرمشق و اسوه ديندارى براى انسانها هستند، بپرسند: دينت چيست؟ يا از آنان که خود از طرف خدا بدين افتخار دست يافته‏اند، بپرسند: خدايت کيست؟ غير از معصومان عده‏اى ديگر نيز از پرسش قبر مستثنا هستند که به دليل روايت زير از آنها به «مقربان» تعبير مى‏شود: قال رسول اللَّه (صلّي الله عليه و آله و سلّم) : «اَقْرَبُ النَّاسِ مِنْ دَرَجَهِ النَّبُوّهِ اَهْلُ الْعِلْمِ وَالْجِهادِ» (??) مقرب‏ترين انسانها به درجه پيامبرى، عبارتند از: دانشمندان پارسا و پيکارگران راه خدا. بيشترِ دلايلى که در برداشتن پرسش و پاسخ از معصومان بيان شد، نسبت به دانشمندان پارساى امت اسلامى نيز صادق است. اينان بهترين رهروان راه انبيا مى‏باشند و چون در دوران ختم نبوت(پايان پيامبرى) قرار دارند، تمام وظايف سنگين پيامبران بر دوش آنهاست، به گونه‏اى که مقام برخى از دانشمندان پارساى اين امت از مقام پيامبران بنى‏اسرائيل نيز برتر است. به چند حديث نبوى درباره مقام بزرگ علماى صالح بنگريد: «دانشمندان، چراغهاى زمين، جانشينان انبيا و وارث پيامبران هستند». (??) «مرکّب قلم دانشمندان، در روز قيامت بر خون شهيدان برترى دارد». (??) «مقام عالِم، از پيامبر يک درجه کمتر و از شهيد يک درجه برتر است». (??) پس از دانشمندان پارسا، شهيدان و مجاهدان، برترين مقام را در نزد خدا دارند و از پرسش و عذاب قبر در امانند. به چند حديث نبوى در اين‏باره توجه فرماييد: «مجاهدى که به پيشواز دشمن رود (و در اين مسير، چنان) استقامت ورزد تا کشته شود يا پيروز، پرسش قبر از او برداشته مى‏شود». (??) پرسيده شد: چرا شهدا از پرسش قبر درامانند؟ فرمود: «شهيد در زير برق شمشيرى که بالاى سرش بود، آزمايش خود را پس داده (و پيشاپيش پاسخ پرسشها را داده است) و همين او را بس است!». (??) پيامبر خدا(صلّي الله عليه و آله و سلّم) فرمود: «شهيد، هفت خصلت دارد: ? - با چکيدن نخستين قطره خونش، گناهان او بخشيده و آمرزيده مى‏شود. ? - چون بر زمين غلطيد، دو ماهروى بهشتى سرش را بر دامن گرفته و گرد و غبار از چهره‏اش زدوده و بدوآفرين و خوشامد گويند. ? - جامه‏اش از تن برآورند و لباسهاى زيباى بهشتى بر او پوشند. ? - فرشتگان بهشتى نزدش آيند و گلبارانش کنند. ? - جايگاه او را در بهشت، نشانش دهند. ? - او را به بهشت برند و گويند: هر کجا(و نزد هر کس) مى‏خواهى، برو! ? - (مهم‏ترين خصلت او اين است که) شهيد نظر مى‏کند به وجه‏اللَّه. (??) امام خمينى(رحمت الله عليه) در سخنرانى ????/??/?? راجع به اين حديث چنين فرمود: «... درباره شهيد و فضل شهادت آن قدر از اولياى اسلام، روايات وارد شده که انسان متحير مى‏شود! در روايتى از رسول اکرم (صلّي الله عليه و آله و سلّم) نقل شده است که: شهيد هفت خصلت دارد: اولين قطره خونش که به زمين ريزد، تمام گناهانش آمرزيده مى‏شود؛ و مهم‏تر، آخرين خصلت اوست: شهيد نظر مى‏کند به وجه‏اللَّه. شايد، نکته اين باشد که حجابهاى بين ما و حق تعالى، منتهى به حجاب خود انسان مى‏شود. انسان خودش حجاب بزرگى است. اگر کسى اين حجابها را در راه خدا داد، همه حجابها(خود و خودبينى) را شکسته و تقديم کرده است. او، براى خدا، جهاد و دفاع کرده و براى کشور خدا و آيين الهى هر چه داشته، در طبق اِخلاص گذاشته و تقديم کرده است. وقتى اين حجاب برداشته شد، در عوض، خداى(تبارک و تعالى) بر آنها تجلى مى‏کند -چنانکه بر انبيا تجلى کرد- آنان همانند پيامبران، همه چيز را در راه خدا مى‏خواهند و خودى نمى‏بينند و در مقابل حق‏تعالى، براى خودشان، شخصيتى قائل نيستند... . اين روايت، انبيا را مقارن شهدا قرار داده و همان جلوه‏اى را که حق‏تعالى بر انبيا مى‏کند، بر شهدا هم مى‏نمايد. شهيد هم يَنْظُر اِلى وَجْه‏اللَّه؛ زيرا همانطور که انبيا حجابها را شکسته بودند، آنها نيز حجابها را شکسته و آخر منزلى که براى انبيا هست، شهدا نيز بر حسب حدود وجودى خودشان به اين آخر منزل مى‏رسند». (??) البته بعيد نيست که ديگر پيروان راستين خط ولايت و امامت نيز در قبر مورد بازخواست قرار نگيرند و لطف و رحمت الهى نصيب آنان نيز شود. امام صادق(عليه السّلام) فرمود: « هر کس از شما در مسير ما باشد و بميرد؛ شهيد است ». سؤال شد: اگر چه در بستر باشد؟ فرمود: « آرى. اگر در بستر هم بميرد، نزد خدا زنده است و روزى داده ‏مى‏شوند ». (??) پي نوشت : ? . « بحار الانوار »، ج‏?، ص‏???: « من أنکر ثلاثه اشياء، فليس من شيعتنا: المعراج، و المسأله في القبر، و الشفاعه ». ? . «مدرک پيشين»، ص‏???: « إن للَّه تعالى ملکين؛ يقال لهما: منکر و نکير؛ ينزلان على الميت، فيسألانه...». ? . «مدرک پيشين»، ص ??? - ???: «ملکان فظّان غليظان؛ اصواتهما کالرعد القاصف، و ابصارهما کالبرق الخاطف! يطئان في أشعارهما، و يحفران بأنيابهما! فيسألانک». ? . «مدرک پيشين»، ص‏???: « فإذا اُدخل (المؤمن) قبره، أتاه منکر و نکير؛ فيقعدانه و يقولان له: ... فيفسحان له في قبره مدّ بصره؛ ويأتيانه بالطعام من الجنه...». ? . « اقبال »، ص‏???. « بحار »، ج‏??، ص‏???: (به نقلِ « مصباح المنير »، آيهاللَّه على مشکينى، ص‏???، انتشارات ياسر): «و أمتنى مسرورا و مغفورا، و تولّ أنت نجاتي من البرزخ، و أدرعنى منکراً و نکيرا و أرِعينى مبشرا و بشيرا؛ واجعل لي إلى رضوانک و جنانک مصيرا، و عيشا قريرا، و ملکا کبيرا؛ وصل على محمد و آله کثيرا». بارالها! مرا شاد و آمرزيده بميران؛ رهايى مرا از گفت و گوى برزخ عهده‏دار شو؛ منکر و نکير را از من بازگردان؛ بشير و مبشر را به من بنمايان؛ مرا به سوى خشنودى و بهشت خود راهى بگشاى؛ حياتى باکمال مطلوب که مايه روشنى چشم باشد، عطا کن؛ و بر محمد و خاندانش درود بى‏اندازه نثار فرماى. (خواندن اين دعا، در هر روز از ماه رجب، بسيار سفارش شده‏است). ? . «بحار الانوار»، ج‏?، ص‏???: «... يسألانه: عن ربه و نبيه و دينه و امامه». ? . « امالى الصدوق »، ص‏???. «بحار»، ج‏?، ص‏??? - ???. « لئالى الاخبار »، ج‏?، ص‏???: «ابن آدم! إن أجلک أسرع شي‏ء إليک،... أول ما يسألانک عن ربک الذى کنت تعبده، و عن نبيک الذي أرسل إليک، و عن دينک الذي کنت تدين به، و عن کتابک الذى کنت تتلوه، و عن إمامک الذى کنت تتولاه؛ ثم عن عمرک فيما أفنيته؟ ومالک من أين اکتسبته و فيما اتلفته؟». ? . « الکافى »، ج‏?، ص‏???. « بحار »، ج‏?، ص‏??? - ???: « يسأل الميت في قبره عن خمس: عن صلاته و زکاته و حجه و صيامه و ولايته و إيانا أهل البيت ». ? . « بحار الانوار »، ج‏?، ص‏???. ?? . موضوع اين بحث برگرفته از کتاب معاد شهيد دستغيب است؛ ولى نظم، در عبارات و شيوه نگارش از نگارنده است. ?? . شورى (??) آيه ??: (انه بکل شي‏ء عليم). ?? . ق (??) آيه ??: (نحن اقرب اليه من حبل الوريد). ?? . ق (??) آيه ??: (و نعلم ماتوسوس به نفسه). ?? . «الکافى»، ج‏?، ص‏???. (نقل از: «بحار»، ج‏?، ص‏???): «إنما يسأل في قبره من محض الايمان محضاً؛ اومحض الکفر محضاً...». ?? . «مدرک پيشين». « المحجه البيضاء »، ج‏?، ص‏???: « لايسأل في القبر إلا من محض الايمان محضاً؛ أومحض الکفر محضاً و الآخرون يلهون عنهم ». ?? . «بحار الانوار»، ج‏?، ص‏???: « إنه لايسأل عن المستضعفين و المتوسطين بين الإيمان و الکفر ». ?? . نساء (?) آيه ??. ?? . نساء (?) آيه ?? - ??. ?? . «المحجه البيضاء»، ج‏?، ص‏??. «ميزان الحکمه»، ج‏?، ص‏???. ?? . «کنزالعمال»، ج‏??، ص‏???، الهندى، مؤسسه الرساله. «ميزان الحکمه»، ج‏?، ص‏???: «العلماء مصابيح الارض، و خلفاء الانبياء و ورثه الانبياء». ?? . «مدرک پيشين»، ص‏???: «يوزن يوم القيامه مداد العلماء و دم الشهداء؛ فيرجّح عليهم مداد العلماء على دم الشهداء». ?? . «مجمع البيان»، ج‏?، ص‏???. «ميزان الحکمه»، ج‏?، ص‏???: «فضل العالم على الشهيد درجه... و فضل النبي على العالم درجه». ?? - «کنز العمال»، ج‏?، ص‏???. (به نقلِ «ميزان الحکمه»، ج‏?، ص‏???): «من لقي العدو، فصبر حتى يقتل او يغلب؛ لم يفتن في قبره». ?? . «مدرک پيشين»، ص‏???: ما بالُ المؤمنين يفتنون في قبورهم إلا الشهيد!؟ فقال رسول اللَّه: «کفى ببارقه السيوف على رأسه فتنه». ?? . «وسايل الشيعه»، الشيخ الحر العاملى، ج‏??، ص‏??، داراحياهء التراث العربي: قال رسول اللَّه: «للشهيد سبع خصال من اللَّه: الأوّلُ: قطره من دمه، مغفور له کل ذنب. و الثانيه: يقع رأسه في حجر زوجتيه من الحورالعين؛ و تمسحان الغبار عن وجهه؛ و تقولان: مرحبابک؛ و يقول هو مثل ذلک لهما. و الثالثه: يکسى من کسوه الجنَّه. و الرابعه: تبتدره خزنه الجنه بکل ريح طيّبه أيّهم يأخذه معه. و الخامسه: ان يرى منزله. و السادسه: يقال لروحه اسرح في الجنه حيث شئت. و السابعه: ان ينظر في وجه اللَّه و إنها لراحه لکل نبي و شهيد». ?? . «صحيفه نور»، ج‏??، ص‏??? - ???، وزارت ارشاد اسلامى. ?? . «المحاسن»، خالدالبرقى، ص‏???، دارالکتب الاسلاميه. «بحار»، ج‏?، ص‏???. «لئالى الاخبار»، ج‏?، ص‏???: «يا ابامحمد! إن الميت منکم على هذا الامر شهيد!» قلت: و إن مات على فراشه؟ قال: «و إن مات على فراشه، حي عند ربه يرزقون   


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: